پسر بزرگم هوس حلوا کرده بوده
پسر کوچکم هم 2دقیقه بعد همین هوس رو کرده بوده!
بعد جفتشون به ما رو انداختن که لطفا حلوا برامون درست کن!
ما هم که اصلا نمیتونیم "نه"بگیم، حتی اگه یه کاری رو بلد نباشیم!
به مامان خانومی زنگ زدم که این حلوایی که میگن چطوری درست میشه؟
مامان خانوم هم برامون توضیح داده و ما دیدیم ئه! از آب خوردنم راحت تره که!
سه سوته حلوا درست کردم به چه خوشمزگی!
فقط از اونجایی که موفقیت همیشه 100% حاصل نمیشه(این جمله ی فلسفی رو گفتم که مطلب بعدی رو ماست مالی کرده باشم!)
ما هم حلوامون با اینکه خیلی خوب و خوشمزه شده بود
2 تا اشکال داشت
اول اینکه رنگش روشن بود
دوم اینکه سفت شده بود
که البته این دو تا عیب محسوب نمیشه!!
ما سلیقمون میکشید که یه حلوای تیره تر داشته باشیم و کمی نرم تر
ولی باز هم تاکید میکنم که مزه اش خیلی هم خوب بود!!
بعد از درست کردن حلوا امین خیلی جدّی میگه:مامانه این حلواست یا حلیم؟
متین میگه:مامان به نظرت حلوا نباید رنگش قهوه ای باشه؟
عکس العمل من در برابر سوالات :
یه عکس از حلوای مورد نظر داریم!بفرمائین برین اونور ببینینش!